به - پا - خیز

info_bepakhiz@yahoo.com

به پاخيز; مستقل بوده و به هیچ سازمان و نهادی وابستگی ندارد


31 July 2009

استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی


به پا خیز: در حدود یک و نیم ماه است که اعتراضات معترضین به نتایج دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران ادامه دارد. این اعتراضات که هماره با شدید ترین سرکوبها از سوی نیروهای کودتاچی مواجه گردیده است، تا به امروز از پای نایستاده و به حرکت خود ادامه داده است


در طی این مدت که خبرنگاران و رسانه های داخلی و خارجی امکان تهیه و انتشار خبر از ایشان سلب گردیده بود، مردم ایران دست به ابتکار تازه ای زدند و جهان و جهانیان را انگشت به دهان نمودند. این حرکت چیزی نبود به جز تهیه فیلم و عکس و گزارش از سطح خیابانها و ارسال این اخبار به رسانه های خارج از کشور و به اشتراک گذاری آنها در سایتهای اجتماعی

با بررسی کوتاهی بر اخبار، تصاویر و فیلمهای رسیده از ایران، آنچه بیش از پیش نمایان است، رشد و حرکت پویای این جنبش فارغ از سایه پرچم احزاب و گروههای چپ و راست سیاسی است
در روزهای اول، متاسفانه بسیاری از این گروهها و احزاب اپوزیسیون خارج از کشور هر یک بنوعی قصد داشتند تا حرکت و جنبش ایجاد شده را تحت سیطره و فرمان خود درآورده و پرچم خود را بر آن به اهتزاز درآورند

با گذشت روزها و شدت سرکوبها از سوی دستگاه کودتا، هر روز خبر شهید و یا مجروح شدن دهها انسان آزاده در خیابانها به این سوی مرزها مخابره می گردید، تا آنجائیکه یکی از این تصاویر دنیا را منقلب کرد و این گونه شد تا صحنه جان باختن دختری بیگناه بر سنگفرش داغ خیابان، سمبل و نماد مردمی ترین و مستقل ترین جنبش و مبارزه مردم ایران طی سه دهه اخیر گردد
پس از آن و با فروکش کردن دامنه شدید اعتراضات روزهای نخستین، نوبت آن رسید که توجه اذهان عمومی به فجایع بازداشتگاههای مخوف رژیم کودتا و جنایتهای صورت پذیرفته در آن جلب گردد. روزانه بر آمار جان باختگان افروده می شد، اما اینبار این جنایتها نه در سطح خیابانها و توسط سرب داغ، که زیر وحشیانه ترین شکنجه های قرون وسطایی در آشویتس جمهوری اسلامی
اما باز هم مردم عقب ننشستند و در این مدت فارغ از هرگونه تاثیر پذیری از هر حزب و جناحی، از هر فرصتی برای ابراز مخالفت خود استفاده نمودند. شعارهائی همچون : "موسوی موسوی رای مرا پس بگیر" که در روزهای اول از سوی معترضین سر داده می شد به "مرگ بر دیکتاتور" و "دولت کودتا استعفا استعفا" بدل گردید
پس از آن و در پی حمایت خامنه ای از دولت کودتایی احمدی نژاد و برملا شدن نقش موثر مجتبی خامنه ای در بروز کودتا، این شعارها سمت و سوی خود را تغییر داده و به : "مرگ بر خامنه ای" و " مجتبی بمیری رهبری رو نبینی" تبدیل شد
سیر تکاملی این جنبش از همان روز نخست، در شعار ها و حرکتهای نمادین مردم بوضوح نمایان بود تا جائیکه در چهلم جان باختگان اعتراضات مردمی این شعار سکولار را از توده های مردم شنیدیم: " استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی". که این در حقیقت همان خواسته و مطالبه دیرین ملتی است که بالغ بر یکصد سال برای کسب آزادی های اولیه مدنی خود، مبارزه کرده است، تاوان پرداخته است و تحمل پیشه کرده است. گویا واقعی ترین خواسته این ملت مظلوم، متمدن و تاریخ ساز در بطن این شعار نهفته بوده است که تا امروز خودمان نیز از آن بی اطلاع بودیم

شاید بزرگترین اشتباه مردم در طی دوران انقلاب 57 آن بود که میدانستند که شاه را نمی خواهند، اما نمی دانستند که چه می خواهند . گویا تازه فهمیده ایم که چه می خواهیم و انگار دوباره میخواهیم پوستی نو بیندازیم و شاید اینبار تولدی دیگر

0 Comments:

Post a Comment

<< Home